کبوتر

بزرگترین عیب این است که دیگری را به چیزی که در خودت هست سرزنش کنی! - حضرت علی(ع)

کبوتر

بزرگترین عیب این است که دیگری را به چیزی که در خودت هست سرزنش کنی! - حضرت علی(ع)

یه پرواز کوچولو ...(شایدم بزرگ)


یادتونه توی یکی از پست های قبلی نوشته بودم که : انگار ما کبوترا هم فتوشاپمون بد نیستا !

«...
ای بابا ...
چقد مسخره ...
مگه میشه کبوتر نپره ؟... مگه اصلا کاری بجز پریدن داره؟
؟؟؟....روزگار ما آدمای آخر الزمون شده عین همین داستان کبوتره ...
اصلا یادمون رفته که بابا اصلا وظیفمون پریدنه ...
ما اصلا کاری به جز این نداریم به جون بابام ...»

باید بگم که بنده خودم یکی ازهمون آدمای ( اِ... ببخشید کبوترای ) دوره آخر الزمونم ...
هنوز یه بار پردین درور گنبد زردِ امام رضا (ع) رو تجربه نکردم ... اونوقت تو فکر آسمونام ...
بابا نردبون پله ٬ پله ...
( این حرفیه که مهدی دوستم یه بار بهم گفت٬ آدم باید از این دوستا داشته باشه! چاکر آقا مهدی! )
شایدم تا حالا راهم نداده بودن اون جا ها ...
آخه اونجا که بچه بازی نیست ...
...
آخه منم گناه دارم ! ...
(اثبات : مگه چیزی جز گناه هم دارم (  ) )
خلاصه انگار خدا دلش برا این حرفای ما که هی اینور اونور میزدیم ٬ سوخت و ما هم قراره مشتی (!) بشیم .
ترو خدا نگین ٬ ندید بدیدا!
همه جای دنیا یه طرف ...
مشهد و امام رضا هم یه طرف ...
(به این می گن نخورده مست!)
دعا کنین ایندفعه دیگه بپرم ...

خودمونی ...

خدا جون ...
گیریم عذابت رو تحمل کردم ...
دوریت رو چجوری می تونم تحمل کنم؟ ...
گیربم داغی آتیشتو تحمل کنم  ...
چجوری هواسم به مهربونی و کمکای تو نباشه ؟...
چجوری توی آتیش آروم بگیرم با این که می دونم تو ...

خدا جونم ...(!)
اگه اون موقع که توی آتیشم میندازی بتونم حرف بزنم ...
می دونی چی میگم ...؟
میگم خدایا کمکم کن! ...
خدایا من تورو دوست دارم ! ...
خدایا نا امیدم نکن ! ...

خدا جون ...
میشه قبول کرد که تو صدای بنده ی گناه کارت که داره به خاطر گناهاش می سوزه و بازم داره تو رو صدا می کنه و منتظر تو مونده  رو بشنوی و نجاتش ندی‌ ؟...
آخه انقد تو این دنیا می بخشیمون که آدم فک می کنه اونجا هم مثل اینجاست ...

خداجون ...
تو که می دونی چقد ضعیف و بیچاره ایم ...
کمکمون نمی کنی ...؟

... من که فکر نمی کنم کمکمون نکنی !...
نه هیچوقت تو کسی که دوستت داره رو تنها نمی زاری ...
هیچوقت ...

«بر گرفته از دعای کمیل»

از اون بالا بالا ها ...

یا حق ... عکس از تبیان با تصرف

مولای متقیان علی (ع):
گناهیکه بعد از آن مهلت دو رکعت نماز برایم باشد مهم نیست چرا که در این نماز عفو و عافیت را از خدا می طلبم [ و توبه خواهم کرد ] 

-> علی که یه حرفی بزنه دیگه حرف توش نیست!
-> یعنی انقد راحت میشه آسمونی شد؟...

-----------------------

شنیدین میگن آدمی که به خدا نزدیکه همه چیزای دنیا براش کوچیک به نظر میاد؟
داشتم به این موضوع فکر می کردم که یهو یاد یه چیز جالب افتادم...
تا حالا سوار هواپیما شدین؟ ...
بالای کوه رفتین؟...
دیدین از اون بالا چقد همه چیز کوچولوه؟
حالا فکرشو بکنین آدم بره اون بالا بالا ()  ها ...
خوب معلومه چیزای این پایین براش کوچیک میشه...

حالا باید چه نتیجه ای بگیریم؟...
- هرکی بپره بره اون بالا ها همه چی براش کوچیک میشه؟...
- هرکی می خواد بپره باید همه چی براش کوچیک باشه؟...
-...

من که میگم دوتاش
شما چی میگین؟...